بیشتر بدانیم ...
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی بدست می آید ، این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند و می توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه ی اجزای شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان ، مقاصد ونیازهای خود را بیان می کنند ، ناهمگن هستند . نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد . هر نما شکلی است در زمینه بدنه ، پس هر بنا باید از لحاظ ویژگی های بصری مرتبط با زمینه اطراف یعنی بقیه نماها بوده و هماهنگ با انها طراحی شود . بنابراین ابتدا باید اجزای بنا را شناخت . پهنه بندی سطوح :سطح هر نما معمولا به پهنه های مختلف قابل تقسیم است . یک نما ممکن است تنها یک پهنه داشته و یا متشکل از پهنه های متفاوت باشد . پهنه ها یا توسط احجام متفاوت ایجاد می گردند و یا توسط محدوده هایی که ایجاد مرز می نمایند . هر گونه تغییر در بافت سطح یا نحوه ترکیب اجزاء آن ، پهنه ای متفاوت را ارائه می کند . هر پهنه از نما به واسطه نوع ، میزان و نحوه قرارگیری سطوح مختلف (پر و خالی ، کدر و شفاف ، رنگ و جنس مصالح و خطوط غالب و ... ) جلوه ای خاص به خود گرفته و در اطراف خود محدوده ای مشخص تعریف می کند. خط زمین :لبه برخورد بنا با زمین ، خط زمین نامیده می شود . خط زمین نمایانگر نحوه ارتباط با زمین است . خط زمین نشان می دهد که ساختمان چگونه به زمین متصل شده و یا چطور بر روی آن نشسته است . خط زمین بدنه اگر بصورت یک راستای مستقیم یا راستایی با قانونمندی مشخص باشد ، بستری می شود برای هماهنگی نمای بناها با یکدیگر . خط آسمان :خط آسمان شامل مرز توده ساختمانها در اتصال به آسمان می باشد .خط آسمان می تواند در حالتهای مختلف به چشم آید :خط بام : فوقانی ترین خطی از ساختمان است که از دید ناظر قابل رویت است . خط ترکیب : از برخورد لبه شکل کلی تمام احجامی که در حوزه دید ناظر قرار دارد با صفحه آسمان حاصل میشود . عناصر الحاقی :عناصری هستند که جزء طرح اولیه ابنیه نبوده و بعدا در اثر نیاز مالک یا ساکن به مرور زمان به ساختمان الحاق گردیده است . این الحاقات معمولا بدون طراحی بوده و باعث تنزل کیفی نما می شوند . تزئینات :تزئینات عناصر و جزئیاتی هستند که در زمان ساخت جهت تزئین ساختمان احداث شده اند . آنچه در بررسی تزئینات بدنه باید توجه نمود ، موارد زیر است : میزان تزئینات در هر بخش از نما - موقعیت تزئینات در نما - نوع و کسب ساخت تزئینات . تناسبات :منظور از تناسب نما ، نسبت میان ارتفاع به عرض آن قطعه می باشد . نسبت مورد نظر به صورت عددی کسری ارائه می گردد . قطعات از لحاظ تناسبات در سه دسته قرار می گیرند : قطعات افقی یا خوابیده - قطعات عمودی یا ایستاده - قطعات با تناسب مساوی یا بدون جهت . خطوط غالب در نما :گاه نحوه ترکیب عناصر سطوح یا احجام مختلف در یک بدنه ، راستاهایی را در چشم ناظر ایجاد می کنند . این راستاها در واقع خطوط القایی بدنه نسبت به ناظر می باشند . این خطوط ممکن است عمودی و یا افقی باشند . خطوط فوق الذکر یا به صورت راستاهایی فرضی و یا القایی توسط عناصر بدنه و یا به صورت خطوط واقعی مثل قرنیزها به چشم می رسند . خطوط غالب در نما ان دسته از خطوطی هستند که تاثیر فراوان در ناظر داشته و به صورت شکل در زمینه خطوط بدنه ، جلوه گر شوند . سطوح پر و خالی : یک بدنه می تواند یک سطح مستوی ، صاف و بدون تخلخل باسد و یا دارای پیش آمدگی هایی حجمی باشد و یا احجام فرورفته ای داشته باشد . سطوح خالی به سطوحی از نما اتلاق می شود که نسبت به سطج اصلی بدنه فرورفته و در بدنه ایجاد حفره می کند . سطوح شفافی که همواره باز می شوند مانند در شیشه ای برخی ورودی ها یا مغازه ها نیز سطح خالی محسوب می گردند . منبع : کتاب مبانی نظری و فرایند طراحی شهری ، جهانشاه پاکزاد .
| نوشته شده توسط حکیمی در سه شنبه 88/7/14 و ساعت 12:4 صبح | نظرات دیگران()
|
||
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||