شاید یکی از بارزترین عناصری که توجه گردشگران و تازه واردان به شهرهای بزرگ کشورمان و بویژه تهران را به خود جلب می نماید، پل های عابر پیاده باشند. سازه هایی فلزی که با اشکال مختلف و عمدتا بدمنظر (که تازه در سالیان اخیر اندکی به جنبه های زیبایی شناختی آنها پرداخته شده است) در جای جای پایتخت به چشم می خورند. البته این مسیرهای ارتباطی غیرهمسطح اخیرا عملکردهای جدیدی "تبلیغات شهری" نیز پیدا کرده اند که گویا به نظر می رسد آن قدر برای مدیران شهری از نظر درآمدزایی جذاب بوده اند که حتی کارکرد اصلی آنها را نیز تحت تاثیر قرار داده اند. و بدلیل پوشیده شدن کامل بدنه ها و از بین بردن دید عابران در عمل تبدیل به "تونل های وحشت هوایی" گردیده اند! در هر حال، امروزه تعدد پل های عابر پیاده بر روی شریان های درون شهری (حتی اگر بصورت کارشناسی و درست هم مکانیابی شده باشند) نشانه ای آشکار از رویکرد "اتومبیل محور" در طراحی شهری است. نگرشی که شهروندان را بعنوان عناصر درجه دوم در نظر گرفته و درجهت تسهیل و اولویت بخشی به حرکت سواره عابران پیاده را به ارتفاع تبعید کرده و بی توجه به محدودیتهای کودکان، سالمندان و ناتوانان جسمی و حرکتی آنها را مجبور به تحمل انواع سختی ها می نماید.
کشورهای پیشرو، بیش از سه دهه است که با در دستور کار قرار دادن "پیاده مداری" به مناسب سازی و ایجاد تقدم برای عابران پیاده، ایجاد شبکه های کامل پیاده شهری و حذف موانع و محدودیت های موجود و ازجمله پل های عابر پیاده اهتمام گمارده اند. واین در حالی است که هنوز حتی اهمیت این موضوع نیز برای مسوولان شهری کشور ما شناخته نشده است. واقعیت این است که انجام کارهایی چون مکانیزه کردن پل های عابر پیاده و اضافه کردن پله های برقی، ابتکار ایجاد اولین پل موزه (واقع در تقاطع کریمخان و حافظ) و... گرچه در افزایش جذابیت برای جلب توجه عابران پیاده موثرند اما باید گفت که علی رغم صرف هزینه های فراوان درنهایت نه درمان قطعی بلکه مسکن هایی کوتاه مدت هستند. راه حل اصلی همانا تغییر نگرش از "خودرو محوری" به "پیاده مداری" و انجام اقتضائات مورد نیاز است. | نوشته شده توسط حکیمی در دوشنبه 87/6/11 و ساعت 11:32 عصر | نظرات دیگران()
|
||
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||