موضوع حمل و نقل و ترافیک و شیوه حل مشکل آن همواره مورد بحث متخصصین مربوطه طی سالهای گذشته بوده است. مشکل ترافیک مانند بیماری سرطان می باشد. کوچکترین غفلتی از آن باعث فراگیر شدن مشکل و تحت الشعاع قراردادن زندگی روزمره می شود و هرچه جلوتر رود، حل آن مشکل تر می گردد.
امروزه آنچه متخصصین حمل و نقل جهان برروی آن اتفاق نظر دارند, دستیابی به الگوی حمل و نقل پایدار در شهرهاست تا بتواند چشم انداز شهر سالم، آرام، دارای حمل و نقل سریع, ایمن و کارآمد برای عموم شهروندان را تامین کند.
حمل و نقل پایدار به این معناست که باید مشکل را به نحوی حل کنیم تا این بیماری مجددا در سال های آتی عود نکند. یعنی باید الگوئی را دنبال کنیم که براثر گسترش جمعیت و شهر و توسعه فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و ..........(که طبیعتاً از عوامل ترافیک زا هستند) شهر ما همچنان بدون بروز مشکل ترافیک، به نحومطلوبی پاسخگوی جابجائی های مسافر و بار باشد و باگسترش این فعالیتها سیستم حمل و نقل به مشکل برخورد نکند و پایدار باشد.
حال که حمل و نقل پایدار تا این حد مهم است که می تواند دستیابی یا عدم دستیابی به آن برای یک شهر و آینده شهر سرنوشت ساز باشد بسیار ضروری است تا توجه کنیم که سیاست حمل و نقل پایدار با اتخاذ استراتژی های زیر است که تحقق پیدا می کند:
1- توسعه کیفی و کمی حمل و نقل عمومی
2- افزایش قابلیت پیاده روی یا افزایش پتانسیل استفاده از سیستم های غیر موتوری شامل پیاده روی و دوچرخه سواری
3- مدیریت تقاضای سفر
4-کاهش استفاده از خودروی شخصی (یا جلوگیری از افزایش استفاده از خودروی شخصی) در کل یا بخشهائی از شهر در اوقات و ایام خاص
5-ارتقاء فرهنگ ترافیک
از انجائیکه بسیاری از مفاهیم را از طریق مفهوم ضد آن می توان بطور ملموس تر درک کرد با مثال های از سیستم حمل و نقل ناپایدار سعی در رفع ابهامات و نشان دادن اهمیت استراتژی های فوق خواهیم کرد.
مثال 1: در صورتیکه بجای پنج استراتژی فوق، استراتژی ساخت بزرگراههای جدید و تعریض معابر را انتخاب کنیم، در حقیقت یک راه حل پایدار را انتخاب نکرده ایم. زیرا تجربه کشورهای مختلف و حتی ایران نشان داده است که ایجاد ظرفیت معابر منجر به افزایش تقاضا می گردد و حتی برخی مطالعات حمل و نقل و ترافیکی مراکز تحقیقاتی معتبر جهانی نشان داده است که در بلند مدت همواره رشد تقاضا از رشد توسعه معابر بیشتر است یعنی اگر با ساخت برخی معابر یا تعریض آنها، مشکل ترافیکی را موقتاً حل می کنیم، باید در آینده منتظر ترافیک سنگین تر باشیم. زیرا رشد تقاضا ی سفر، آن را جبران می کند. بهمین علت، این راه حل را، راه پایدار نمی دانند. مگر اینکه این ظرفیت اضافی در اختیار حمل و نقل عمومی قرار گیرد .
مثال 2: در صورتیکه با برخی طرحها مثل طرح زوج و فرد بخواهیم ترافیک را مهار کنیم با توجه به اینکه موقتاً معابر خلوت می شوند و ظرفیت آنها برای تعداد محدودتری خودرو افزایش می یابد, به سرعت تقاضای سفر افزایش یافته ، جای خالی آنها پر می شود.
مثال 3 : تغییر ساعات کار ادارات و بانکها نیز همانند مثالهای فوق می باشد.
نکته مهم اینکه در صورتیکه ظرفیت ایجاد شده از هر سه مثال فوق را بسرعت به حمل و نقل عمومی (خطوط ویژه اتوبوس) یا به حرکت خودروهای چند سرنشین(HOV) و ..... اختصاص دهیم، جلوی ایجاد ظرفیت اضافی برای خودروهای شخصی را گرفته و در نتیجه تقاضای سفر خودروی شخصی افزایش نمی یابد و متقابلاً ظرفیت را برای حمل و نقل عمومی و HOV اختصاصی می دهیم که یک اقدام ارزشی ترافیکی و حرکت به سوی الگوی حمل و نقل پایدار است.
بنابراین علت ضرورت توجه به مترو، اتوبوس و ... به منظور دستیابی به حمل و نقل پایدار است و در آینده که ترددها افزایش می یابند، باید بار اصلی آن را سیستم های حمل و نقل عمومی بردوش کشند. البته در شهرهای بدون آلودگی هوا دستشان بازتر است و می توانند سیستم های دوچرخه سواری را با مطالعات علمی و همه جانبه و یکپارچه با حمل و نقل عمومی, از همان ابتدا فعال کنند. زیرا چنانچه آلودگی هوا در آن شهرها افزایش پیدا کند, دیگر نمی توانند براحتی به سیستم های غیر موتوری (پیاده و دوچرخه) روی آورند. در حالیکه اینها از سیستم هائی هستند که به حمل و نقل پایدار منتج می شوند.
| نوشته شده توسط حکیمی در جمعه 87/8/10 و ساعت 8:39 عصر |
نظرات دیگران()