تیبالدز در کتابش بر توجه به بناهای تاریخی و راز ماندگاری آنها تاکید کرده و معتقد است که ساخت و سازهای جدید شهری بایستی به گونه ای باشند که همانند ابنیه گذشته در یاد و خاطره مردم جاودانه گردند و بر دوری جستن از " سبک بین المللی " ، که سبب همانندی شهرها می گردند ، تاکید می کند زیرا این سبک اجازه ظهورفرهنگ را در بناها نمی دهد و نتیجه آن ظهور فضاهایی نامتناسب با شرایط اقلیمی ، فرهنگی و اجتماعی هر شهر می باشد .
- مولف بر اصل تلفیق و ترکیب کاربریها در محیطهای شهری و خلق محیطهای چند منظوره جهت پویایی هر چه بیشتر فضاهای شهری تاکید نموده و بهترین محیطهای شهری را ، محیطهایی می داند که در آنها کاربریها ادغام گشته و طیف متنوعی از فعالیتها و تخصصها شکل گیرد که این امر سبب می گردد محیطهای امن و پویا در سطوح مختلف شهری پدید آید و او منطقه بندی و تفکیک کاربریها را عامل نابودی فضاهای شهری می داند .
- تیبالدز معتقد است که شهر بایستی در یک مقیاس انسانی طراحی گردد زیرا محیطهای شهری به انسانها تعلق دارند و نه به اتومبیلها و یا پروزهای عظیم و در اینصورت است که فضاهای عمومی از ویژگی خوانایی برخوردار خواهند شد و مردم از حضور در آنها احساس آرامش خواهند نمود .
- توجه به مسیرهای پیاده رو نیز از دیگر اصولی است که نگارنده کتاب بدان توجه نموده ، او بیان می دارد که فضاهای پیاده رو بایستی به گونه ای طراحی گردند که عابران احساس امنیت در مسیرشان نمایند و هنگام عبور از عرض خیابان دچار استرس و نگرانی نگردند و این امر با اتخاذ تدابیری جهت کنترل ترافیک و کاهش تردد خودروهای شخصی ، حداقل در مراکز شهری ، و توسعه سیستم حمل ونقل عمومی مقدور می گردد همچنین بایستی متخصصان به ویزگیهای بصری فضاهای پیاده رو توجه نمایند ( مبلمان شهری ، کف سازی ، علایم و
ونشانه ها ، نورپردزی ، فضای سبز و.....)
- اصل دیگری که تیبالدز در کتابش بدان اشاره می کند " قابلیت دسترسی برای همگان " است ، بدین معنا که فضاها ی شهری بایستی به شیوه ای طراحی گردند که قابلیت پاسخگویی به نیازها و خواسته های عموم مردم را دارا باشند ودر عین حال هویت منحصر به فرد خود را حفظ نمایند . طراحان شهری بایستی از هر فرصتی جهت از بین بردن موانع در محیطهای شهری و قابل دسترس نمودن آنها برای عموم مردم بهره گیرند .
- محیطهای شهری بایستی ازویزگی خوانایی برخوردار بوده وبه سهولت قابل درک باشند که نشانه های شهری می توانند نقش مهمی را در این امر ایفا نمایند . یک بنای یادبود و یا فرم خاص یک ساختمان می تواند به عنوان یک نشانه سبب خوانایی فضایی از شهر گردد ، به طوریکه شهروندان با توجه به آن مسیر و یا جهت خود را پیدا کنند وبدین سبب طراحان شهری بایستی توجه خاصی به نشانه ها و ویژگیهای بصری آنها به خصوص در گره ها و خیابانهای اصلی شهر نمایند . گاهی اوقات برخی شهرها به سبب قابلیتهای طبیعی دارای نشانه های غیر مصنوع هستند که نه تنها شهر را برای شهروندانش خوانا و قابل درک می سازد بلکه اشخاص تازه وارد نیز ازاین نشانه های طبیعی در جهت تعیین مسیر حرکتشان بهره می جویند که متخصصان بایست به خوبی از این قابلیتها استفاده کرده و با اخذ تصمیماتی صحیح در تقویت نقش آنها در وضوح ونمایانی شهربکوشند .
- تیبالدزبر نقش مصالح در کیفیت فضا نیز توجه نموده و بر این اعتقاد است که انتخاب مصالح با کیفیت در طول زمان سبب می گردد که یک فضا چه از جهت کارکرد و چه از لحاظ زیبایی مطلوبیت خود را حفظ نماید بنابرین او بر دوام ، استحکام ، هوازدگی و سهولت نگهداری در انتخاب مصالح تاکید دارد او معتقد است که بهره گیری از مصالح مناسب می تواند یک ساختمان ضعیف یا عادی را قابل قبول نماید .
- نکته و یا اصل آخری که نگارنده کتاب بدان پرداخته ، " کنترل تغییرات " می باشد ، بدین معنا که بایستی جلوی تغییرات و تحولاتی را که در مدت زمانی کوتاه و به صورت غیر منتظره صورت می گیرند و سبب گمراهی شهروندان می گردند را گرفت .
در فصول پایانی نیز مولف طراحان ومدیران شهری را به ادغام اصول ذکر شده ترغیب نموده و به نوزایی عرصه های عمومی نیز می پردازد .
منبع : فرانسیس تیبالدز ، محمد احمدی نژاد ، شهرسازی شهروندگرا ، 83 .
| نوشته شده توسط حکیمی در یکشنبه 87/11/13 و ساعت 11:42 عصر |
نظرات دیگران()